در یک پایان نامه جدید در روانشناسی، Kirsti Jylhä در دانشگاه اوپسالا روانشناسی پشت انکار تغییرات آب و هوایی را مطالعه کرده است. نتایج نشان میدهد که افرادی که ساختارهای سلسله مراتبی قدرت را میپذیرند، تا حد زیادی مشکل را انکار میکنند. مقالات این پایان نامه در مجله علمی Personality and Individual Differences منتشر شده است.
تغییر آب و هوا یک تهدید جدی برای انسان ها، حیوانات و اکوسیستم های زمین است. با این وجود، اقدامات مؤثر آب و هوایی به تأخیر افتاده است، تا حدی به این دلیل که برخی هنوز وجود مشکل را انکار می کنند.در یک پایان نامه جدید در روانشناسی، Kirsti Jylhä در دانشگاه اوپسالا روانشناسی پشت انکار تغییرات آب و هوایی را مطالعه کرده است. نتایج نشان میدهد که افرادی که ساختارهای سلسله مراتبی قدرت را میپذیرند، به میزان بیشتری مشکل را انکار میکنند.
در جامعه علمی یک اجماع قوی وجود دارد که انسان ها به طور قابل توجهی بر آب و هوا تأثیر گذاشته اند و ما با چالش های جدی روبرو هستیم. اما اطلاعات نادرست زیادی در مورد تغییرات آب و هوایی در گردش وجود دارد که تا حد زیادی توسط کمپین های سازماندهی شده با هدف به تعویق انداختن اقداماتی که می تواند با تغییرات آب و هوایی مبارزه کند ایجاد و توزیع می شود. و افرادی هستند که بیشتر از دیگران مستعد اعتماد به این اطلاعات غلط هستند.
تحقیقات قبلی به طور مداوم نشان داده است که در میان افراد محافظهکار سیاسی رایجتر است که تغییرات آب و هوایی را انکار کنند. کرستی یله در پایان نامه خود این موضوع را بیشتر و با جزئیات بیشتر بررسی کرده است. مطالعات او شامل متغیرهای ایدئولوژیکی و شخصیتی بود که با ایدئولوژی سیاسی همبستگی داشت و آزمایش کرد که آیا این متغیرها با انکار تغییرات آب و هوایی همبستگی دارند یا خیر.
نتایج نشان می دهد که انکار تغییرات آب و هوایی با جهت گیری سیاسی، نگرش های استبدادی و تایید وضعیت موجود ارتباط دارد. همچنین با شخصیت سخت گیر (همدلی کم و تسلط زیاد)، بسته فکری (باز بودن کم به تجربه)، تمایل به اجتناب از تجربه احساسات منفی و با جنس مذکر ارتباط دارد. مهمتر از همه، یک متغیر، به نام جهت گیری سلطه اجتماعی (SDO)، به توضیح همه این همبستگی ها، به طور کامل یا جزئی کمک کرد.
جهت گیری سلطه اجتماعی معیاری برای پذیرش و حمایت از روابط سلسله مراتبی و مسلط بین گروه های اجتماعی است. این پذیرش سلسله مراتب به پذیرش سلطه انسان بر طبیعت نیز گسترش می یابد. همبستگی بین SDO و انکار تغییرات اقلیمی را شاید بتوان با در نظر گرفتن بیعدالتیهای زیاد تغییرات اقلیمی توضیح داد. سبک زندگی ثروتمند کنونی ما عامل اصلی تغییرات آب و هوایی است، اما جدی ترین عواقب آن عمدتاً بر کشورهای و مردم فقیر و همچنین حیوانات و نسل های آینده انسان تأثیر می گذارد.
طبق گفته Kirsti Jylhä، این امکان وجود دارد که افرادی که توزیع نابرابر خطرات و مزایای تغییرات آب و هوا را می پذیرند، بتوانند پیش از پذیرش و رسیدگی به تغییرات آب و هوا، مدارک بیشتری را برای آن درخواست کنند.
پس سؤال این است که چگونه می توان موضوع تغییر آب و هوا را به بهترین وجه برای افرادی با SDO بالا ارائه کرد تا آنها را در مورد نیاز به اقدام متقاعد کند.
"استدلال های مورد استفاده در بحث آب و هوا اغلب حول محور کنار گذاشتن امکانات زندگی برای کمک به محیط زیست یا افراد فقیر یا ضعیف است. اما این شاید برای کسی که جهان را از دیدگاه سلسله مراتبی می بیند، استدلال قانع کننده ای نباشد. شاید بهتر باشد که با عبارات دیگری صحبت کنیم و توضیح دهیم که چگونه همه از این اقدامات به جای تأثیرپذیری از پیامدها و اینکه اقدامات لازم نیست تهدیدی برای ساختار اجتماعی فعلی باشند، توضیح دهیم.»