به گفته محققان دانشگاه کوئین مری لندن (QMUL) بامبلها میتوانند بیاموزند که رشتهها را برای غذا بکشند و توانایی خود را به مستعمره منتقل کنند.
کشیدن نخ برای به دست آوردن غذا آزمایشی است که اغلب برای آزمایش هوش میمون ها و پرندگان استفاده می شود، اما این اولین بار است که این روش در یک حشره کشف می شود.
علاوه بر این، گسترش فرهنگی چنین تکنیکی از یک فرد آگاه نیز برای اولین بار در یک حیوان بی مهره توصیف شده است.
نتایج منتشر شده در PLOS Biology نشان می دهد که زنبورهای مبتکر نادر توانستند مشکل کشیدن نخ را برای رسیدن به پاداش آب قند به تنهایی حل کنند، در حالی که بسیاری دیگر می توانند با آموزش کشیدن نخ را بیاموزند.
زنبورهای ساده پس از آن توانستند این کار را با مشاهده یک زنبور نمایشگر آموزش دیده یاد بگیرند در حالی که این مهارت به چندین نسل از یادگیرندگان منتقل شد و طول عمر آن را در جمعیت تضمین کرد.
دکتر سیلوین آلم، نویسنده اصلی این مطالعه، گفت: "ما دریافتیم که وقتی شرایط اجتماعی و زیست محیطی مناسب وجود دارد، فرهنگ را می توان با استفاده از ترکیبی از اشکال ساده یادگیری واسطه کرد. بنابراین، فرهنگی انتقال نیازی به پیچیدگی شناختی بالا مخصوص انسان ندارد، و همچنین از ویژگی های متمایز انسان نیست.»
دکتر کلینت پری، یکی دیگر از نویسندگان ارشد این مطالعه، افزود: «علیرغم تفاوتهای آشکار بین انسانها و سایر حیوانات، درک یادگیری اجتماعی و فرهنگ در حیوانات، کلید درک ریشههای تکاملی ویژگیهای یادگیری اجتماعی است. و فرهنگ در انسان"
برای آزمایش ظرفیت زنبورها برای یادگیری نخ کشیدن، سه گل آبی مصنوعی با یک رشته به هر گل وصل شده و زیر یک میز کوچک شفاف پلکسی به آنها داده شد.
در ابتدا 23 زنبور، از یک گروه 40 نفری، توانستند با قرار دادن گلها و رشته ها در موقعیت های دورتر زیر میز، به صورت مرحله ای آموزش ببینند. به گروه دیگری از زنبورها این فرصت داده شد تا تکلیف را خود به خود و بدون هیچ آموزشی حل کنند و تنها دو نفر از 110 نفر موفق شدند که نشان میدهد این یک اتفاق نادر است.
سپس به زنبورهای ساده لوح اجازه داده شد تا زنبورهای آموزش دیده را در حال کشیدن ریسمان از راه دور مشاهده کنند و 60 درصد از آنها با موفقیت این مهارت را آموختند. در نهایت زنبورهای آموزش دیده در کلنی ها قرار گرفتند و محققان مشاهده کردند که این روش با موفقیت در اکثر زنبورهای کارگر کلنی گسترش یافت.
پروفسور لارس چیتکا، ناظر پروژه، گفت: "ما در نهایت علاقه مندیم که راه حل های عصبی ممکن را برای تقویت چنین مهارت های تصفیه شده در زنبورها بیابیم.چگونه آنها می توانند با چنین مغزهای کوچکی این کار را انجام دهند و چگونه سیستم عصبی مینیاتوری آنها می تواند چنین تنوعی از رفتارها و وظایف شناختی را مدیریت کند؟
"ما در حال بررسی این موضوع از طریق مدلسازی پردازش اطلاعات در بخشهایی از مغز حشرات هستیم، و متوجه میشویم که اغلب، کارهای بسیار دشوار، به عنوان مثال در تشخیص الگوی بصری یا یادگیری رایحه گل، میتوانند با مدارهای عصبی بسیار ساده حل شوند. با این حال، ما هنوز با درک مدارهای عصبی مورد نیاز برای کشیدن رشته فاصله داریم."