وقتی گوشت گاو، بال مرغ، هات داگ یا اسپاگتی بولونیز می خوریم، این کار را در انکار انجام می دهیم. قبلاً با اشاره به آنچه می خوریم به عنوان "گوشت گاو" به جای "گاو"، بین غذای خود و حیوانی با توانایی فکر و احساس فاصله ایجاد کرده ایم.
پارادوکس گوشت
Jonas R. Kunst، می گوید: «ارائه گوشت توسط صنعت بر تمایل ما به خوردن آن تأثیر می گذارد. اشتهای ما هم تحت تأثیر چیزی است که ما به آن غذایی می خوریم و هم اینکه چگونه گوشت به ما ارائه می شود. دانشجوی فوق دکتری در موسسه روانشناسی، دانشگاه اسلو.
Kunst و همکارش Sigrid M.هوله پنج مطالعه را در نروژ و ایالات متحده انجام داد. در مطالعه اول، مرغ در مراحل مختلف پردازش ارائه شد: یک مرغ کامل، چوب طبل و فیله مرغ خرد شده. دانشمندان ارتباط شرکت کنندگان با حیوان و میزان همدلی آنها با حیوان را اندازه گیری کردند.
در مطالعه دوم، شرکت کنندگان تصاویری از یک گوشت خوک بوداده را دیدند - یکی سر دیگری را برید. دانشمندان ارتباط آنها با حیوان را بررسی کردند و تا چه حد آنها احساس همدردی و انزجار کردند. آنها همچنین از شرکت کنندگان پرسیدند که آیا می خواهند گوشت بخورند یا ترجیح می دهند یک جایگزین گیاهی را انتخاب کنند.
"گوشت بسیار فرآوری شده باعث می شود فرد از این تصور که از یک حیوان می آید فاصله بگیرد. شرکت کنندگان همچنین احساس همدلی کمتری با حیوان داشتند. همین مکانیسم در مورد کباب گوشت خوک سر بریده رخ داد. مردم کمتر به این فکر می کردند که این گوشت از حیوان است. آنها احساس همدلی و انزجار کمتری داشتند و کمتر تمایل داشتند که جایگزینی برای گیاهخواری در نظر بگیرند."
در مطالعه سوم، شرکت کنندگان دو آگهی برای بره گوشتی دیدند، یکی با عکس یک بره زنده و دیگری بدون عکس. عکس بره باعث شد مردم کمتر تمایلی به خوردن بره بره داشته باشند. آنها همچنین احساس همدلی بیشتری با حیوان داشتند.
فیلسوفان و فعالان حقوق حیوانات مدتهاست که ادعا می کنند که ما از فکر کردن به حیوانی که می خوریم اجتناب می کنیم و این باعث کاهش احساس ناراحتی می شود. این مکانیسم با "فرضیه تفکیک" توصیف می شود. سلبریتی ها نیز برای حیوانات صحبت کرده اند. موسس فیس بوک، مارک زاکربرگ، به مدت یک سال فقط گوشت خودکشی می خورد و ادعا می کند: "بسیاری از مردم فراموش می کنند که یک موجود زنده باید بمیرد تا شما گوشت بخورید." پل مک کارتنی گیاهخوار می گوید: "اگر کشتارگاه ها دیوارهای شیشه ای داشتند، همه گیاهخوار می شدند."
Kunst و Hohle اولین دانشمندانی هستند که این فرضیه را به صورت تجربی آزمایش کردند و از هر پنج مطالعه پشتیبانی میشود. ما تمایل داریم از فکر آنچه می خوریم فاصله بگیریم. این باعث کاهش ناراحتی و افزایش تمایل به خوردن گوشت می شود.
در سه مطالعه اول، دانشمندان مراحل پردازش و ارائه را بررسی کردند. در دو مطالعه بعدی، آنها استفاده از کلمات و عبارات را بررسی کردند. آنها دریافتند که جایگزینی "گوشت خوک" و "گوشت گاو" در منو با "خوک" و "گاو" باعث می شود مردم تمایل کمتری به خوردن گوشت داشته باشند. انتخاب کلمات نیز بر احساس همدلی و انزجار تأثیر گذاشت. در نهایت، محققان تأثیر استفاده از کلمه "درو" را بررسی کردند. به طور سنتی این کلمه به گیاهان اشاره میکند، اما در ایالات متحده، اکنون به طور فزایندهای جایگزین کلماتی مانند «ذبح شده» یا «کشته شده» شده است. دانشمندان یک اثر واضح پیدا کردند: وقتی از کلمه "حصول" استفاده می شد، مردم کمتر با حیوان احساس همدردی می کردند.
در مجموع بیش از 1000 نفر در این مطالعات شرکت کردند که بیشتر آنها گوشت خوار بودند. برای برخی از آنها خوردن گوشت دشوار بود، برای برخی دیگر کمتر. همه در زندگی روزمره خود گوشت را از حیوانات جدا میکردند، اما آنهایی که بیشترین تلاش را صرف جدا کردن آنها میکردند، زمانی که ارائهها و توصیفات گوشت تغییر میکرد، حساستر بودند.
"ما آزمایش نکردیم که آیا این افراد حساس به طور کلی گوشت کمتری نسبت به دیگران می خورند یا خیر. با این حال، همه ما یک حساسیت در خود داریم، اما این حساسیت به ندرت به دلیل ارائه گوشت فعال می شود."
او خودش گیاهخوار نیست اما طی این مطالعات بیشتر متوجه مصرف گوشتش شده است.
ممکن است مصرف گوشت را کاهش دهد
در بسیاری از فرهنگ های غربی مردم بیش از آنچه مقامات توصیه می کنند گوشت مصرف می کنند. مصرف زیاد گوشت قرمز یا فرآوری شده می تواند خطر ابتلا به چندین بیماری را افزایش دهد. کاهش مصرف گوشت نیز برای منابع مفیدتر است.
کانست گفت: «نتایج علمی از گروهی از فیلسوفان و فعالان حقوق حیوانات حمایت میکند که گفتهاند شیوهای که گوشت در فرهنگ ما ارائه میشود و درباره آن صحبت میشود، باعث میشود بیشتر از آن مصرف کنیم.»
"به عنوان مثال، مقامات می توانند با ارائه تصاویری از حیوانات در تبلیغات گوشت یا زمینه هایی که در آن گوشت مصرف می شود، بر رژیم غذایی افراد تأثیر بگذارند.با این حال، اراده برای انجام این کار احتمالاً محدود است، زیرا منافع مالی قوی در میان است.